نویسنده: شیخ حر عاملی




 

آنچه در این مقاله در پی چشاندن آن به مخاطب هستیم، جرعه ای شیرین از دریای عسلی روایات ائمه علیهم السلام پیرامون موضوع دوستی و دوست یابی و چگونگی نگه داشتن و حقوق دوستی هاست.

چگونگی معاشرت با دوستان گوناگون

1-اما جواد فرموده است: مردی در بصره در حضور حضرت علی عرض کرد:درباره[اقسام]دوستان ما را خبر ده.
حضرت فرمود: دوستان دو دسته اند:دوستان مورداعتماد و دوستان خنده رو.دوستان مورداعتماد به منزله کف دست، بازو، افراد خانواده و دارایی انسان هستند.وقتی که برادرت مورداعتماد تو است از کمک مالی و جانی به او مضایقه نکن، با دوستان او در دوستی خالص باش، دشمنان او را دشمن بدار، راز او را پنهان کن، او را یاری ده، خوبی هایش را آشکار ساز و بدان که این ها از کبریت احمر کمیاب ترند.
اما دوستان خنده رو:تو از معاشرت با آنان لذت می بری.با قطع رابطه از ایشان خود را از این لذت محروم مکن و بیش تر از آنان انتظار نداشته باش و مانند آن ها با خوش رویی و خوش زبانی رفتار کن.(1)

احترام دوستان و اندرز دادن به آنان

1-ابوالحسن امام موسی کاظم فرمود: وقتی که شخص حاضر است با کنیه و اگر غایب است با نام او را یاد کن.(2)
2-علاء بن فضیل از امام صادق نقل کرده است که امام باقر فرمود:دوستانتان را بزرگ دارید و احترام کنید و به یکدیگر پرخاش نکنید، زیان نرسانید و حسد نورزید و از بخل بپرهیزید و بندگان خالص خدا باشید.(3)

آئین دوست یابی

1-محمد بن یزید گوید:از امام رضا شنیدم که فرمود:هرکس در راه خدا یک دوست به دست آورد، خانه ای در بهشت به دست آورده است.(4)
2-شیخ صدوق در کتاب مجالس نقل کرده است که لقمان به پسرش گفت:پسر عزیزم هزار دوست انتخاب کن که هزار دوست هم کم است و یک دشمن نگیر، زیرا یک دشمن هم زیاد است.(5)
3-حضرت علی فرمود: دوستان اخلاصمند انتخاب کن، زیرا هرگاه از آن ها کمک بخواهی تکیه گاه و پشتیبان تو هستند.
هزار دوست و همدم زیاد نیست ولی یک دشمن زیاد است.در کتاب الاخوان این حدیث از امام صادق نقل شده است.(6)
4-آن حضرت از رسول اکرم نقل می کند که فرمود:کسی که از پیش توشه ای نفرستد وارد بهشت نمی شود، گفته شد:ای رسول خدا هرکس باید از پیش توشه ای بفرستد؟ فرمود:آری، برادر دینی یکی از توشه های اوست.(7)
5-امام جعفرصادق فرمود: دوستانتان را در دنیا زیاد کنید زیرا در دنیا و آخرت سودمند هستند.در دنیا رفع نیازها به آنان وابسته است، اما در آخرت اهل دوزخ می گویند:«ما شفاعت کننده و دوست نزدیکی نداریم.»(8)
6-امام صادق فرمود: دوستانتان را زیاد کنید، زیرا برای هر مؤمنی دعای اجابت شده ای است.
فرمود: دوست زیاد بگیرید، زیرا بر هر مؤمنی حقّ شفاعت است.
نیز فرمود: برادران مؤمن را زیاد کنید، زیرا برای آنان در نزد خدا در روز قیامت دستی است که به وسیله آن شفاعت می کنند.(9)
7-سید رضی در نهج البلاغه گوید: امیرالمؤمنین فرمود:ناتوان ترین مردم کسی است که از پیدا کردن دوست عاجز باشد، و ناتوان تر از او آن کسی است که دوستی پیدا کند و از دست بدهد.(10)
8-در کتاب مجالس شیخ طوسی،امام صادق از علی بن ابی طالب نقل کرده است: از رسول خدا شنیدم که فرمود: مؤمن، ارجمند و بلند نظر و منافق، فریب کار و فرومایه است. بهترین افراد با ایمان کسانی هستند که با مؤمنین انس می گیرند.آن که با دیگران انس نگیرد و دیگران با او مأنوس نشوند در او خیری نیست.نیز حضرت علی فرمود:از رسول خدا شنیدم که فرمود: بدترین مردم کسی است که مؤمنان را دشمن بدارد و آن ها هم او را در قلبشان دشمن بدارند. بدترین مردم، افراد سخن چین و کسانی هستند که بین دوستان جدایی می اندازند و از مردم عیب جویی می کنند. خدا در روز قیامت به آنان با نظر رحمت نمی نگرد و مقام آنان را بالا نمی برد.سپس حضرت علی این آیه را تلاوت فرمود:
«اوست که به نصرت خود و یاری مؤمنان تو را پیروز گردانید، و دل های مؤمنان را به یکدیگر مهربان ساخت.(11)»(12)
9-ایوب بن نوح گوید:امام علی النقی به بعضی از دوستان ما نوشت، فلانی را عتاب کن و به او بگو:وقتی که خدا برای بنده ای خیر و خوبی می خواهد اگر او را مورد عتاب قرار دهد وی عتاب را می پذیرد و متنبه می گردد.(13)

دیدار و گفتگو با دوستان

1-در کتاب الاخوان آمده است که امام صادق(به یکی از شیعیان)فرمود:آیا (شما دوستان و شیعیان)با یکدیگر هم نشینی و گفتگو دارید؟ عرض کردم:بلی، فرمود:این نشست ها را دوست می دارم، پس فضایل و سخنان ما را(در مورد احکام دین یا مصایب ما)زنده نگه دارید.خدای رحمت کند کسی را که فضایل ما را بیش تر زنده نگه دارد.(14)
2-مَیسَر گوید:امام محمد باقر به من فرمود:آیا با یکدیگر خلوت می کنید و به گفتگو می پردازید؟ عرض کردم:بلی.فرمود:به خدا قسم دوست دارم در بعضی از این جلسات با شما شرکت داشته باشم.(15)
3-امام باقر فرمود: خدا بیامرزد بنده ای را که یاد ما را زنده نگه دارد.شنونده سؤال کرد زنده نگه داشتن یاد شما چگونه است؟ فرمود:به دیدار یکدیگر رفتن(مؤمنین)و با هم به گفتگو پرداختن در نزد آنان که ثابت قدم هستند.(16)
4-امام صادق نقل می کند که حضرت علی فرمود:دیدار دوستان غنیمتی ارزنده است.(17)
5-فضیل بن یسار گوید:امام باقر فرمود:آیا با یکدیگر نشست دارید؟ عرض کردم:بلی، فرمود:چه نیکوست این نشست ها.(18)
6-خیثمه گوید:امام صادق به من فرمود:به دوستان ما سلام برسان و آن ها را با تقوای الهی سفارش کن.ثروتمندشان از فقیر و نیرومندشان از ضعیف دیدار کند و زنده آن ها در تشییع جنازه مردگان حاضر شود و به خانه های یکدیگر رفت و آمد نمایند، زیرا دیدارشان با یکدیگر باعث زنده ماندن فضایل ما و امور دین است.سپس فرمود:خدا رحمت کند بنده ای را که فضایل ما و احکام دین را زنده نگه دارد.(19)
7-امام صادق از پدرانش نقل می کند که پیامبر فرمود: سه چیز آسایش مؤمن است:بیدار بودن آخر شب، دیدار دوستان و افطار کردن روزه(20).
شعیب عقرقوفیّ گوید: از امام صادق شنیدم که به دوستانش می فرمود: تقوای الهی پیشه کنید و برای رضای خدا برادرانی نیکوکار و دوستدار یکدیگر و به هم پیوسته و مهربان باشید.یکدیگر را زیارت و دیدار کنید و فضایل ما را یاد کنید و آن را زنده نگه دارید.(21)
9-امام باقر فرمود: گرد هم آیید، و با یکدیگر(در امر دین)گفتگو کنید که(در این حال)فرشتگان دور شما جمع می شوند. خدای بیامرزد کسی را که فضایل ما(و مسائل دین را)زنده نگه دارد.(22)

معاشرت با مردم خوب و دوستان قدیمی و دوری از بدان

1-در اصول کافی از حضرت علی نقل شده که رسول خدا فرمود:درباره کسانی که با آن ها به گفتگو می پردازید(و مجالست می کنید)دقت کنید، زیرا هرکس مرگش فرارسد دوستانش نزد او حاضر می شوند.اگر آن ها نیک باشند او نیک است و اگر بد باشند[معلوم می شود]او نیز بد است.هیچ کس نمی میرد مگر این که هنگام مردن دوستانش در برابر او مجسم می شوند.(23)
2-ابوالحسن امام موسی کاظم فرموده است:حضرت عیسی گفته است:یار بد به دوستش ستم می کند و هم نشین بد او را به هلاکت می اندازد.پس نگاه کن با چه کسی هم نشینی(24).
3-امام صادق به یکی از دوستانش فرمود:دوست قدیمی را انتخاب کن،و از هر دوست جدیدی که وفادار،امانتدار،متعهد و پای بند به پیمان نباشد بپرهیز، و حتی با مطمئن ترین دوستانت با احتیاط رفتار کن.(25)
4-ابن عباس گوید:از رسول خدا سؤال شد:بهترین هم نشین کیست؟ فرمود:کسی که دیدار او شما را به یاد خدا بیندازد، گفتار او عمل شما را زیاد کند و عمل او شما را به یاد آخرت بیندازد.(26)
5-امام صادق فرمود: به کسی که منفعت دینی تو را در نظر نمی گیرد نزدیک مشو و علاقه ای به هم نشینی با او نشان مده، زیرا هر چیزی به جز خداوند از بین رفتنی و پایانش بس خطرناک است.(27)

دوستی با کسی که دوستی را رعایت می کند و شخص را در گرفتاری تنها نمی گذارد

1-امام صادق فرمود:دوستی دارای شرایطی است، اگر کسی تمام یا بعضی از این شرایط را رعایت کند می توان او را دوست دانست، و اگر این شرایط در کسی نباشد نمی توان او را دوست نامید.آن شرایط عبارتند از:1) باطن و ظاهرش یکی باشد 2) عزت تو را عزت خود و عیب تو را عیب خویش بداند 3) اگر به مقام یا مالی رسید تغییری در او ایجاد نشود 4) قدرت و توانایی او تو را از رسیدن به چیزی باز ندارد 5) کسی دارای این خصلت هاست که در موقع گرفتاری تو را رها نکند.(28)
2-سیدرضی در نهج البلاغه از حضرت علی نقل می کند:دوست حقیقی آن است که برادرش را در سه جا حفظ کند:در گرفتاری، در غیاب و در مرگش.(29)

کمک دوستان به یکدیگر

1-وصّافی گوید: امام محمدباقر به من فرمود: آیا کسی را می شناسی که لباسی نداشته باشد و برادرش لباس خود را به او ببخشد یا لباسی که اضافه دارد موقتاً به او بدهد تا وقتی که لباسی برای خویش تهیه کند؟ عرض کردم خیر، امام به عنوان تأسف دست بر زانویش زد و فرمود:چنین کسانی برادر نیستند.(30)
2-اسحاق بن عمار گوید:نزد امام صادق بودم، سخن از کمک برادران و وظایف آن ها نسبت به یکدیگر به میان آمد.امام مطلبی فرمود که من تعجب کردم.امام فرمود:زمانی که قائم ما ظهور کند بر مؤمنان واجب است که نیاز برادرانشان را برطرف کنند و در شادی آن ها بکوشند.(31)
3-خلّاد سندی(در حدیث مرفوعه ای)(32) گوید:مردی دیر به خدمت پیامبر رسید، پیامبر به او فرمود:چه باعث شده است که تو را کم دیدار می کنم؟
پاسخ داد:ای رسول خدا، برهنگی مانع آمدنم بود.پیامبر فرمود:آیا همسایه ات دو جامه نداشت که یکی را به تو عاریه دهد؟ پاسخ داد چرا[ داشت].حضرت فرمود:او برادر تو نیست.(33)
4-امام صادق فرمود: از آنچه به دست می آوری به برادرانت بده،زیرا خداوند می فرماید:«نیکی ها بدی ها را از بین می برند(34)» (35).
امام صادق از رسول خدا نقل فرموده است:سه چیز است که این امت قدرت انجام آن را ندارد:کمک مالی به برادران،رعایت عدالت برتری دادن دیگران بر خود و در هر حال به یاد خدا بودن و آن تنها به گفتن «سبحان الله، و الحمدالله، و لا اله الا الله، و الله اکبر»نیست، بلکه باید وقتی در معرض کار حرام قرار می گیرد از خدا بترسد و مرتکب آن نشود.
5-ابن اعین گوید:از امام صادق درباره حق مسلمان نسبت به برادر مسلمانش پرسیدم، امام پاسخ نداد، چون خواستم با حضرت خداحافظی کنم عرض کردم:به من پاسخ ندادید، فرمود:اگر پاسخ بدهم (و شما بدان عمل نکنید)می ترسم کافر شوید. مسلماً از مهم ترین چیزهایی که خدا بر بندگانش واجب کرده سه چیز است:1-رعایت عدالت درباره دیگران و این که آنچه را برای خود نمی پسندد برای برادر مؤمنش نیز روا ندارد.2-کمک مالی به برادران مؤمن برای خدا 3-به یاد خدا بودن در هر حال و یاد خدا تنها به گفتن «سبحان الله و الحمدلله »نیست، بلکه آنچه را خدا حرام کرده است نیز باید ترک کرد.(36)

دوستی با بدکار و نادان و دروغگو

1-امام صادق فرمود:امیرالمؤمنین وقتی به منبر می رفت می فرمود:شایسته است مسلمان از دوستی با سه گروه اجتناب کند:از بی حیای تبهکار، نادان و دروغگو.اما بی حیای تبهکار کارش را برایت خوب جلوه می دهد و دوست دارد تو مانند او باشی، در امر دین و آخرت به تو کمک نمی کنه، نزدیک شدن به او ستم و باعث سختدلی و رفت و آمد با او برای تو مایه بی آبرویی است.
اما از نادان، امید خیری برایت نیست و زیانی از تو دفع نمی کند اگرچه خودش را به زحمت افکند و چه بسا که بخواهد به تو سود برساند ولی زیان می رساند، پس مرگ او بهتر از زندگی و سکوت او بهتر از سخن گفتنش و دوری او بهتر از نزدیک بودن اوست.
اما دروغگو، زندگی تو با او گوارا نیست، زیرا خبری را از تو برای دیگران و از دیگران برای تو نقل می کند و هرگاه خبری به پایان رسید خبر دیگری پیش می کشد که وانمود کند راست می گوید، در صورتی که راست نمی گوید و با ایجاد عداوت بین مردم تفرقه می اندازد و بذر کینه در دل ها می کارد، پس از خدا بترسید و درباره خود بیندیشید.(37)
2-کلینی در کافی از امام صادق نقل کرده است که امیرالمؤمنین فرمود:شایسته نیست که مسلمان با بدکار دوست شود، زیرا او کارش را نیکو جلوه می دهد و دوست دارد دیگران مانند او باشند.دوستش را در امر دنیا و آخرت کمک نمی کند و رفت و آمد او باعث بی آبرویی و خواری است.(38)
3-امام صادق فرموده: برای مسلمان شایسته نیست که با بدکار و نادان و دروغگو دوست شود.(39)
4-زُراره گوید: امام صادق فرمود: از دوستی با نادان بپرهیز، زیرا هرچه از او شاد باشی، وی به بدی رساندن به تو نزدیک تر است.و هرچه به دوستی او خوشحال تر باشی، خطر زیان رساندن او بر اثر حماقتش به تو نزدیک تر می باشد.(40)
5-امام صادق فرمود: حضرت علی بالای منبر می فرمود: برای مسلمان شایسته است که از دوستی با دروغگو دوری جوید، زیرا خبری از تو برای دیگران و از دیگران برای تو نقل می کند. زندگی را بر تو تلخ و ناگوار می سازد. هرگاه خبری به دست آورد، آن را به خبر دیگری پیوند می دهد تا ثابت کند راست می گوید، در صورتی که راست نمی گوید. خبرها را از گروهی برای گروهی دیگر نقل می کند تا میان آن ها دشمنی ایجاد کند و بذر کینه در دل ها بکارد.(41)

هم نشینی و دوستی با بدعت گذاران

1-امام صادق فرمود: با کسانی که در دین بدعت می گذارند دوستی و هم نشینی نکنید زیرا در نظر مردم یکی از آنان به شمار می آیید. پیامبر فرمود: انسان بر دین دوست و هم نشین خود می باشد.(42)

ابراز دوستی با مردم

1-امام محمد باقر فرمود: عربی بادیه نشین از بنی تمیم به نزد پیامبر آمد و عرض کرد: مرا نصیحت فرمایید. از جمله مطالبی که پیامبر به او فرمودند این بود: نسبت به مردم اظهار دوستی کن تا تو را دوست بدارند.(43)
2-امام موسی کاظم فرمود: ابراز محبت و دوستی نسبت به مردم نیمی از عقل است.(44)
3-ابن ادریس در کتاب سرائر مشابه این حدیث را نقل کرده است با این تفاوت: و مدارا کردن با دیگران نیمی از وسیله زندگی است و کسی که میانه روی کند نیازمند نمی شود.(45)
4-امام صادق از امام حسن مجتبی نقل فرموده است: خویشاوند کسی است که از لحاظ دوستی به انسان نزدیک باشد اگرچه از لحاظ نسب دور باشد و بیگانه کسی است که از جهت محبت و دوستی بیگانه باشد گرچه از لحاظ نسب نزدیک باشد، هیچ چیز نزدیک تر به چیزی از دست به بدن نیست و دست خیانت می کند و قطع می شود و پس از قطع شدن درمان می گردد.[یعنی به نزدیکی خویشاوندی که دوست نباشد، و نباید اعتماد کرد گاهی عملاً از انسان دور و بیگانه است.یا منظور این است که دست دزد به صاحبش خیانت می کند و در عین نهایت نزدیکی قطع می گردد.یا انسان دشمن دستش هست و باعث قطعش می گردد.یا این که اعتمادی به قرب جسمانی نیست و نفع حقیقی و پایدار قرب معنوی است.](46)
5-امام صادق از رسول خدا نقل فرموده است: اظهار دوستی نسبت به مردم نصف عقل است.(47)

آگاهانیدن دوست از دوستی خود

1-امام صادق فرمود: زمانی که کسی را دوست داری او را از این امر باخبر کن، زیرا باعث استواری محبت بین شما می گردد.(48)
2-نصر بن قابوس گوید: امام صادق به من فرمود:زمانی که یکی از برادرانت را دوست می داری او را از این دوستی آگاه کن، همان طور که حضرت ابراهیم گفت: «پروردگارا به من بنما که چگونه مردگان را زنده می کنی، خدا فرمود: آیا به [زنده شدن مردگان]اطمینان نداری؟ ابراهیم پاسخ داد:ایمان دارم اما می خواهم قلبم مطمئن شود(49).»(50)
3-شخصی به امام باقر عرض کرد: من این مرد را دوست دارم، امام به او فرمود:او را از این امر باخبر کن، زیرا دوستی را پایدارتر و مهربانی را نیکوتر می سازد.(51)
4-امام جعفرصادق فرمود: زمانی که کسی را دوست می داری به او بگو.(52)
5-امام صادق از پیامبر خدا نقل فرموده است: هرگاه یکی از شما هم صحبت با برادر ایمانی اش را دوست می دارد او را آگاه سازد.(53)

گذشت نسبت به دوستان

1-ثعلبه بن میمون گوید:عده ای در خدمت امام صادق بودند و امام بر ایشان حدیث می فرمود.یکی از آنان نام شخصی را یاد کرد و به او بد گفت و نزد امام شکایت کرد.امام فرمود:کجا می توانی کسی را پیدا کنی که در دوستی کامل باشد و کو مردان کاملاً وارسته؟(54)
2-امام جعفرصادق فرمود: درباره [باطن و جزئیات روحی]اشخاص زیاد تحقیق نکن که بی دوست باقی خواهی ماند.(55)
3-ضحاک بن مخلد گوید: از امام صادق شنیدم :انصاف نیست که از دوستان عدالت کامل را انتظار داشته باشید.(56)

نباید راز دوست را فاش کرد

1-امام باقر از رسول خدا نقل فرموده است: مجلس ها امانت است[یعنی سخنی که در مجلسی گفته می شود حکم امانت دارد و نباید برای دیگران گفته شود](57).
2-ابن ابی عوف گوید: از امام صادق شنیدم که فرمود: مجلس ها امانت است.(58)
3-امام جعفر صادق فرمود: مجلس ها امانت است و جایز نیست سخن کسی را که می خواهد پوشیده بماند برای دیگران نقل کنند مگر با اجازه او، یا برای فرد مورد اطمینان، یا برای ذکر خیر او.(59)
4-جابر بن عبدالله انصاری گوید: پیامبر خدا فرمود:مجلس ها امانت است مگر در سه مورد:1)مجلسی که در آن خونی به ناحق ریخته شده باشد 2)جایی که در آن مرتکب زنا شده اند 3)مجلسی که در آن به ناحق مال حرامی را حلال کنند.(60)
$ تقسیم وقت میان دوستان به طور مساوی
1-امام صادق فرمود:رسول خدا وقتش را میان دوستانش تقسیم می کرد و به این و آن به یک چشم نگاه می کرد و نیز فرمود:پیامبر هرگز پاهایش را در مقابل یارانش دراز نمی کرد و وقتی دست می داد، دستش را از دست طرف نمی کشید تا او دست پیامبر را رها نماید.وقتی اصحاب این مطلب را دانستند هنگام دست دادن با آن حضرت آن ها دستشان را می کشیدند.(61)
2-امام جعفرصادق فرمود:از زمانی که خدا پیامبر را مبعوث کرد تا آخر عمر در حال تکیه کردن غذا نخورد، هرگز پیش هم نشین خویش پا روی پا نمی انداخت، در موقع مصافحه هرگز دستش را پس نمی کشید تا طرف دستش را پس بکشد، و هیچ وقت سائل را رد نمی کرد، اگر چیزی داشت به او می داد و اگر نمی داشت می فرمود:خدا می دهد.(62)
3-امام باقر فرمود: وقتی که شخص با دوستش مصافحه می کند آن که دست دادن را ادامه می دهد اجرش بیش تر است و گناهان آن ها آمرزیده می شود تا حدّی که هیچ گناهی باقی نمی ماند.(63)
4-امام صادق فرمود:هرگز رسول خدا با کسی مصافحه نکرد که دستش را از دست آن شخص بکشد تا این که شخص دستش را از دست پیامبر می کشید.(64)

پرسیدن از نام و نام خانوادگی و نسب و حال دوست و هم نشین

1-علی بن الحسین نقل کرده است که رسول خدا روزی از دوستانش پرسید: می دانید ناتوانی چیست؟ گفتند: خدا و رسولش داناترند، فرمود: سه چیز نشانه ناتوانی است:اول این که کسی دوستش را دعوت کند، غذایی تهیه نماید اما آن دوست خلف وعده کند و نیاید.دوم این که یکی دوست یا هم نشین کسی باشد و علاقمند باشد بداند او کیست و از کجاست، اما از وی جدا شود و سؤال نکند.سوم:درباره زن هاست که کسی به زن خود نزدیک شود و از وی لذت برد اما زن بهره اش را از همسرش نبرد.(65)
2-علی بن الحسین از رسول خدا نقل فرموده است: ناتوان ترین افراد کسی است که شخصی را دیدار کند و از رفتار او خوشش آید اما از نام و نسب و محلّ زندگی او نپرسد(66).
3-امام صادق از پیامبر نقل فرموده است: اگر کسی از شما برادر مسلمانش را دوست دارد از نام او و نام پدر و نام قبیله و خاندانش بپرسد، این از حقوق واجب و صدق و صفا در دوستی است، وگرنه آشنایی کامل نخواهد بود.(67)
4-امام جعفرصادق از پدرش نقل کرده است که رسول خدا فرمود: سه چیز ستم است:1)شخصی با کسی معاشرت کند و از نام و نام خانوادگی او نپرسد 2)کسی او را برای صرف غذا دعوت کند و او نپذیرد یا دعوت را بپذیرد ولی غذا نخورد 3)پیش از این که با همسرش شوخی و بازی کند جماع نماید.(68)

از بین رفتن شرم و حیا میان دوستان

1-امام جعفرصادق فرمود:به برادر مسلمانت کاملاً اطمینان مکن، زیرا به زمین خوردن در اثر اطمینان و انس زیاد جبران پذیر نیست.(69)
2-سماعه گوید: از ابوالحسن امام موسی شنیدم که می فرمود: از میان تو و برادر مسلمانت احترام برداشته نشود، احترام یکدیگر را نگه دارید زیرا رعایت نکردن احترام حیا را از بین می برد.(70)
3-امام جعفرصادق فرمود: دوستی دارای شرایطی است، هرکس آن شرایط را رعایت نکند او را دوست کامل به حساب نیاور و هرکس هیچ کدام از آن شرایط را ندارد دوستش مخوان.آن شرایط عبارتند از:1)نهان و آشکارش یکی باشد 2)خوبی تو را خوبی خود و بدی تو را بدی خود بداند 3)دارایی و پست و مقام او را نسبت به تو دگرگون نسازد 4)هرچه در توان و قدرت اوست از تو باز ندارد 5)در گرفتاری ها تو را رها نکند.(71)
4-امام صادق به بعضی از یارانش فرمود: به دوست خود اطمینان کامل نداشته باشید زیرا به زمین خوردن از راه اطمینان و زیاد انس گرفتن جبران ناپذیر است.(72)
5-نیز امام صادق به بعضی از دوستانش فرمود: هرکس سه مرتبه از تو خشمگین شود و درباره تو بد نگوید او را برای خود دوست انتخاب کن.(73)
6-امام صادق فرمود: دوستت را از راز خود آگاه مکن مگر تا حدّی که اگر دشمن تو بر آن راز آگاه شود نتواند به تو زیان رساند، چون ممکن است دوست روزی دشمن گردد.(74)
7-علی بن موسی الرضا از پدرانش از امیرالمؤمنین نقل فرموده است: با دوست خویش در دوستی زیاده روی مکن، زیرا شاید روزی دشمن تو شود و با دشمنت در دشمنی میانه روی کن چون ممکن است روزی دوست تو گردد.(75)
8-طبرسی در تفسیر مجمع البیان درباره سخن خدای متعال: «در محفلتان ناپسند وارد می شوید»(76)فرموده است: در آن وجوهی است، یکی این است که اعراب وقتی دور هم می نشستند بدون این که از یکدیگر شرم کنند از خود باد خارج می کردند.(77)

انتخاب دوستانی که نمازشان را به موقع می خوانند و نسبت به دوستان نیکی می کنند

1-امام صادق فرمود:دوستانتان را به دو خصلت آزمایش کنید، اگر دارای آن دو خصلت نباشند از آن ها دوری گزینید، دوری گزینید، دوری گزینید.آن دو خصلت عبارتند از:خواندن نماز در وقتش و نیکی به دوستان در سختی و رفاه.(78)

پی‌نوشت‌ها:

1.خصال صدوق، ج1، ص 26؛ مصادقة الاخوان، ص 2.
2.همان، ج4، ص 504، ح2.
3.همان، ح4.
4.ثواب الاعمال، ص 83؛ اصول کافی، ص 18.
5.مجالس صدوق، ص 397«م 95».
6.همان، در آن آمده؛ هرچه می توانی دوستانت را زیاد کن.
7.مصادقة الاخوان، ص 4، در آن آمده، همه ما باید توشه ای پیش بفرستیم.
8.«فما لنا من شافعین و لا صدیق حمیم»، شعرا/26.
9.مصادقة الاخوان، ص 8.
10.نهج البلاغه، حکمت 11.
11.«هو الذی ایدک بنصره و بالمؤمنین *و الف بین قلوبهم»، انفال/ 62 و 63.
12.مجالس شیخ طوسی، ص 295، در آن آمده؛ فاجر پست است.و نیز از رحمت خدا دور باد آن که سخن چینی می کند.
13.سرائر، ص 471.
14.مصادقة الاخوان، ص 6.
15.مصادقة الاخوان، ص 4.
16.همان، ص 6.
17.همان.
18.همان.
19.همان، به نقل از سرائر در 1/ 7.
20.همان، به نقل از من لا یحضره الفقیه و امالی شیخ طوسی.
21.مصادقة الاخوان، ص 6.
22.همان، ص 10.
23.اصول کافی، ج4، ص 462، ح3.
24.همان، ج4، ص 464، ح4.
25.اصول کافی، ج4، ص 462، ح4.
26.مجالس صدوق، ص 97.
27.قرب الاسناد، ص 25.
28.اصول کافی، ج4، ص 463، ح6؛ مصادقة الاخوان، ص 2، از کتاب مجالس صدوق و خصال وی با اسنادی دیگری گرفته است.
29.نهج البلاغه، حکمت 125.
30.مصادقة الاخوان، ص 8؛ در آن کتاب آمده:امام باقر به من فرمود:ای ابا اسماعیل و نیز در همان کتاب آمده است:اگر بعضی از دوستان لباس اضافی داشته باشند به او بدهند تا لباسی برایش برسد.
31.همان، ص 8؛ در آن آمده:آن قدر سخن امام در نظرم عجیب آمد که در چهره ام آشکار بود.
32.حدیث مرفوعه حدیثی است که راویان حدیث حذف شده باشند(م).
33.مصادقة الاخوان، ص 8.
34.مصادقة الاخوان، ص 8.
35.«إن الحسنات یذهبن السیئات»، هود/ 114.
36.مصادقة الاخوان، ص 12.
37.اصول کافی، ج4، ص 463، ح1؛ مصادقة الاخوان، ص 52.
38.اصول کافی، ج4، ص 464، ح2.
39.همان، ج4، ص 464، ح3.
40.اصول کافی، ج4، ص 467، ح11.
41.محاسن برقی، ص 117.
42.اصول کافی، ج4، ص 466، 10.
43.اصول کافی، ج4، ص 467، ح1(التحبب الی الناس).
44.همان.
45.سرائر، ص 464.
46.اصول کافی، ج4، ص 468، ح7(التحبب الی الناس و التودد الیهم).
47.همان، ج4، ص 467، ح4.
48.اصول کافی، ج4، ص 469، ح2(اخبار الرجل اخاه بحبه).
49.همان، ج4، ص 468، ح1.
50.«و اذ قال ابراهیم رب ارنی کیف تحیی الموتی قال اولم تؤمن قال بلی و لکن لیطمئن قلبی»، بقره/ 260.
51.محاسن برقی، ص 266.
52.همان.
53.همان.
54.اصول کافی، ج4، ص 478، ح1(باب الاغضاء).
55.همان، ج4، ص 479، ح2.
56.مجالس پسر شیخ طوسی، ص 175.
57.همان، ج4، ص 489، ح2(باب المجالس بالامانة).
58.همان.
59.همان.
60.مجالس پسر شیخ صدوق، ص 33.
61.اصول کافی، ج4، ص 503، ح1(باب النوادر)؛ روضه کافی، ص 268.
62.روضه کافی، ص 164.
63.اصول کافی، ج3، ص 279، ح13(باب المصافحه).
64.همان، ج3، ص 280، ح15.
65.اصول کافی، ج4، ص 504، ح4(باب النوادر فی آخر الکتاب).
66.همان.
67.همان، ج4، ص 504، ذیل ح4.
68.قرب الاسناد، ص 74.
69.اصول کافی، ج4، ص 505، ح6(باب النوادر فی آخر الکتاب).
70.همان.
71.مجالس صدوق، ص 397(مجلس 95).
72.همان.
73.همان.
74.مجالس صدوق، ص 397(مجلس 95).
75.مجالس پسر شیخ طوسی، ص 232.
76.«و تأتون فی نادیکم المنکر»، عنکبوت/ 29.
77.مجمع البیان، ج8، ص 280.
78.اصول کافی، ج4، ص 505، ح7(باب النوادر فی آخر الکتاب).

منبع: حر عاملی، محمد بن حسن، (1104) / محمد علی فارابی، یعسوب عباسی علی کمر، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی،‌ چاپ دوازدهم، (1389).